کد مطلب:315220 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:198

مشک شد بر حالت او اشک ریز


روز عاشورا به چشم پر زخون

مشك بر دوش آمد از شط چون برون



شد به سوی تشنه كامان رهسپر

تیرباران بلا را شد سپر



بس فروبارید بر وی تیر تیز

مشك شد بر حالت او اشك ریز!



اشك چندان ریخت بر وی چشم مشك

تا كه چشم مشك خالی شد زاشك



تا قیامت تشنه كامان صواب

می خورند از رشحه ی آن مشك آب



هستی اش را دست از مستی فشاند

جز حسین اندر میان چیزی نماند